۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

رفیق بیژن بازرگان


تاریخ و محل تولد: ۱۹ مرداد۱۳۳۸ قوچان
شغل: دانشجو ی پیراپزشکی
وضعیت خانوادگی: مجرد
نام پدر : غضنفر
تاریخ دستگیری: ۱۳۶۱
محل دستگیری : تهران
وابستگی سازمانی: اتحادیه کمونیستهای ایران
تاریخ اعدام: شهریور ۱۳۶۷
زندان گوهردشت

از متن یادنامه نوشته شده توسط لادن خواهر بیژن:
"بیژن از روزی که دوستانش اعدام شدند دیگر رویِ تختخوابش نرفت  و رویِ زمین میخوابید. وقتیکه سرما میخورد حاضر نبود که به دکتر مراجعه کند و یا دوا بخورد. در لیوان آبش دیگر یخ نمی ریخت. میدانست که به زودی به سراغِ او هم خواهند آمد و میخواست به شرایطِ سختِ زندان عادت کرده باشد. او مطمئن بود که گناهی مرتکب نشده است و فعالیت سیاسی و دگر اندیشی را حق خود می دانست.

۱۳۹۰ تیر ۲۶, یکشنبه

مارکسیسم یا آنارشیسم ، آنارشیسم و رفرمیسم

نوشته شده توسط: بینا داراب زند

متاسفانه در جامعه "چپ" ما، افرادی هستند که با نا امیدی به علم مبارزه طبقاتی (مارکسیسم) نگاه کرده و اعتماد چندانی به اصول مثبته آن ندارند.  اما هنگام معرفی خود و نگارش مطالب شان، از اینکه زیر این بیرق سینه بزنند نیز ابایی ندارند.  اینجاست که کلاه ما با ایشان در هم می رود.  چرا که، مخاطب ایشان کارگران و انفلابیونی هستند که به علت تجربه در مبارزه طبقاتی و یا مطالعه علمی، با منافع طبقاتی خود آشنا گشته و اصول مارکسیسم را بعنوان علم مبارزه طبقاتی پذیرفته اند.  برای کسانی که در جامعه مشغول پراتیک انقلابی هستند واضح است که در شرایطی که طبقه کارگر در تفرقه و اغتشاش فکری بسر می برد، و سرمایه جهانی با ساختارها و تبلیغات ضد انقلابی اش فرهنگ های اجتماعی را زیر سیطره خود برده است، بخصوص با فاصله ای صد ساله از اتحاد و همبستگی و پیروزی های طبقه کارگر، متقاعد ساختن حتی یک کارگر به صحت مارکسیسم و اصول آن چه اندازه دشوار است. این افراد، دقیقاً با تکیه بر چنین شرایطی که حاکمان بورژوازی چپ و راست بوجود آورده اند، آن قشراز طبقه کارگر را هدف تبلیغ "نا امیدانه" خود قرار می دهند و به بهانهِ "واقعیت" و "نقب زدن" (1) به آن، از فراگیری مارکسیسم و درگیر شدن در پراتیک انقلابی دور می کنند، که قرار است در این مبارزات رهبری طبقه کارگر را بر عهده بگیرند.  

۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

نامه ای به دانشجویان کار

 کمیته ی ایجاد تشکل چپ مستقل ( کمیته مستقل چپ دانشجویی )
تقریبا همه ناراضی اند. به غیر از آنها که نفعی در این رژیم سیاسی دارند و در آن نقشی ایفا می کنند. غیر از آنان که آنقدر در رفاه هستند که خود را درگیر زشتی های جامعه نکنند. غیر از آنان که می ترسند، تقریبا همه از وضعیت موجود ناراضی اند. اما در این میان چه بر سر جنبش دانشجویی آمده که اینچنین عقب نشسته. آنچنان که شاید دیگر جنبشی نیست. از وضعیت موجود آغاز کنیم و ببینیم که چه نیروهایی جنبش دانشجویی را زخم زده، آن را قطعه قطعه ساخته و در چاردیواری هایی مانند زندان و مسجد و پادگان پراکنده است. چرا جنبش دانشجویی طی این سال ها و پس از پشت سر گذاشتن تجربیاتی نه چندان اندک نتوانست در برابر هجوم نیروهای ارتجاعیمقاومت کند؟ امروز، واقعیت دانشگاه ، آموزش و جنبش دانشجویی را چگونه می توان فهمید؟ دانشگاه کجاست و دانشجویان کیستند و ارتباط شان با تحولات اجتماعی چگونه است؟ نوشته ی زیر تلاش کوچکی ست برای گشایش یک گفتگو .

۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

روز شمار مطالبات و مبارزات کارگری

دریافت نشریه

از 11 اردیبهشت 89 تا 11 اردیبهشت 90

از انتشارات:
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران-خارج کشور

تهیه و تدوین:
کانون همبستگی با کارگران ایران - نوردراین وستفالن (آلمان)

۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

استقلال طبقاتی یا تشکل مستقل

کدام هدف است و کدام انقلابی و کدام خدمت به سرمایه داری است.
به نظر من جنبش کارگری هرچه مشکل ، مانع و درد سری که دارد تمامی ریشه های مشکلات و علل شکست های آن در درون جنبش کمونیستی نهفته و از انحرافات این جنبش سر چسمه می گیرد. یعنی حاصل جنبش کمونیستی که مکمل جنبش کارگری است وباید طبقه در خود کارگر را تبدیل به طبقه ای برای خود کند بخصوص مکمل ضرورت تاریخی - حیاتی برای طبقه کارگر در جهت تسخیر قدرت است به اعتبار این مکمل بودن انحرافات جنبش کمونیستی تماما" جنبش کارگری را به بیراهه و مسیر شکست می برد. تا زمانی که جنبش کمونیستی در مسیر درست حرکت نکند هرگز جنبش کارگری وطبقه کارگر راه درست خود را پیدا نخواهد کرد.

۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

پیش بسوی سازمان رهبران

طبقه کارگر بدون رهبری جمعی سازمانی انقلابی و آگاه نمی تواند انقلاب کرده و تسخیر قدرت کند . وبرای انقلاب و تسخیر قدرت باید او رهبری های انفرادی را به رهبری جمعی سازمانی  تبدیل نماید یعنی به جای داشتن رهبران باید سازمان رهبری متشکل از رهبران آگاه و انقلابی تشکیل بدهد. رهبری سازمانی همان تشکیلات سیاسی طبقه کارگر یعنی حزب طبقه کارگر است.

خود مبارزه به کارگران می آموزد که مبارزه فردی راه به جایی نمی برد.و برای حتی یک قدم به جلو رفتن "باید متحد شد ".
 آگاهی طبقاتی و علم مبارزه می آموزد که برای پیشروی در مبارزه و حفظ دست آوردها ی آن که دائما" مورد تهدید دشمنان طبقاتی است ."کارگران باید متشکل شوند" علاوه بر آن، آنان باید آرایش آماده باش دائم خود را در صحنه مبارزاتی که با آن زاده می شوند حفظ کنند و " متشکل بمانند"

۱۳۹۰ خرداد ۱۳, جمعه

جنبش كميته هاي كارخانه در روسيه 1917تا1918

امروزه ، در جنبش کارگری جهان ، انقلاب اکتبر بعنوان نخستین انقلاب کارگری پیروز دنیا با شعار توده وسیع کارگران روسیه یعنی "تمام قدرت به شورا ها " تداعی می شود.تاریخ انقلاب کارگری روسیه ، درس ها و تجارب آن و بویژه نقش سیاسی و تعیین کننده شورا ها در انقلاب اکتبر بار ها مورد بررسی قرار گرفته است و اکثر فعالین جنبش کارگری از آن آگاهند . آنچه در این نوشته مورد نظر است معرفی و بررسی سیر تحول یک تشکل کارگری کمتر شناخته شده ، یعنی کمیته های کارخانه میباشد، که نمونه دیگری ازتحرک و خلاقیت  طبقه کارگر در متن انقلاب روسیه بود.جنبش کمیته های کارخانه علی رغم عمر کوتاهش به یکی از مهمترین مسایل انقلاب کارگری یعنی مسئله کنترل کارگری گره خورد و با وجود کمبود ها و نقطه ضعف ها یش قادر شد مدت یک سال از 1917 تا 1918 هر کارگر مزد بگیر را در روسیه به دخالت در شرایط کار و حتی امر تولید سوق دهد.از این رو جنبش کمیته های کارخانه ، این حرکت و ابتکارتوده ای ، طبعاً از نظر هر فعال جنبش کارگری تجربه ای ارزشمند محسوب می شود .شاید بتوان گفت کمیته های کارخانه خالص تر و کارگری تر از شوراها باشند که در 1917 هنوز زمان ظهورشان نرسیده بود یا اینکه زودتر از زمان خود ظهور کرده بودند و یا شاید جای آنها پس از بر قراری حکومت کارگری و درست در دوران گذار باشد که از درون شورا ها زاده شوند و خود به آلترناتیو شورا ها در دوران گذار (سوسیالیسم ) تشکلی  برای پیاده کردن جامعه کمونیستی باشند.( البته نه با آن شکل محدود آن سالها بلکه صدر در صد در دوره بعدی تکامل خواهند یافت)