نوشته شده توسط: بینا داراب زند
متاسفانه در جامعه "چپ" ما، افرادی هستند که با نا امیدی به علم مبارزه طبقاتی (مارکسیسم) نگاه کرده و اعتماد چندانی به اصول مثبته آن ندارند. اما هنگام معرفی خود و نگارش مطالب شان، از اینکه زیر این بیرق سینه بزنند نیز ابایی ندارند. اینجاست که کلاه ما با ایشان در هم می رود. چرا که، مخاطب ایشان کارگران و انفلابیونی هستند که به علت تجربه در مبارزه طبقاتی و یا مطالعه علمی، با منافع طبقاتی خود آشنا گشته و اصول مارکسیسم را بعنوان علم مبارزه طبقاتی پذیرفته اند. برای کسانی که در جامعه مشغول پراتیک انقلابی هستند واضح است که در شرایطی که طبقه کارگر در تفرقه و اغتشاش فکری بسر می برد، و سرمایه جهانی با ساختارها و تبلیغات ضد انقلابی اش فرهنگ های اجتماعی را زیر سیطره خود برده است، بخصوص با فاصله ای صد ساله از اتحاد و همبستگی و پیروزی های طبقه کارگر، متقاعد ساختن حتی یک کارگر به صحت مارکسیسم و اصول آن چه اندازه دشوار است. این افراد، دقیقاً با تکیه بر چنین شرایطی که حاکمان بورژوازی چپ و راست بوجود آورده اند، آن قشراز طبقه کارگر را هدف تبلیغ "نا امیدانه" خود قرار می دهند و به بهانهِ "واقعیت" و "نقب زدن" (1) به آن، از فراگیری مارکسیسم و درگیر شدن در پراتیک انقلابی دور می کنند، که قرار است در این مبارزات رهبری طبقه کارگر را بر عهده بگیرند.